کویر

ساخت وبلاگ

روی تمـام زنـدگی من نشـسـته ای

مثل غبـار یکـسره ی روی طاقـچـه

هرگز نخواستم که تو را لحظه ای کنار ...

هرگز نخواستم که شوی خاک باغچه

 

در قلب خسته پنجره ها بسته و سکوت

آهنـگ تلخ و گوش نواز همیـشه است

می ترسـم از تلاقـیِ خورشـید با نگاه

تا پرده های عشق تو آویز شیشه است

 

هستم ، ولی شبیـه کویرم ... ترک ، ترک

تا لـحـظه های گم شـدن عقل می روم

پا خـورده ام ، شبیـه تنِ ماسه های داغ

سوی سرابِ داشتنت ، راه ؟؟... می دَوَم !

 

یک جرعه از هر آنچه ندارم به من بِده

جغـرافیـای بی کسی ام را به هم بزن

در شـرجیِ شمالیِ چشمـم طلـوع کن

تا واژه های آخـر شـعـرم قـدم بزن             

 

روی تمام زنـدگیِ من نشـسـته ای

انـدازه ای به قامت یک عمـر انتظار

باید عـوض شوم به امیـد رسیـدنت

نامـم کویری است ، ولی شهرتم بهار !

ماندانا ابری

نگارش مطلب در شنبه بیست و چهارم تیر ۱۳۹۶ساعت به قلم مشتق مجنون . علیرضا رضایی گورادل ع.ر.گ |

دارنده ماه .و مشتق مجنون . ع.ر.گ ...
ما را در سایت دارنده ماه .و مشتق مجنون . ع.ر.گ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aigiino بازدید : 153 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 12:06