گرچه مهرم به دلت دست نداد ست هنوز
سایه ات از سرم ای شاه زیاد است هنوز
خواست هم سنگ تو گردد دل ناکام ، ولی
بر تنم پیرهنِ عشق گشاد است هنوز
می کشد هر طرفم ، می بردم شهر به شهر
چون کبوتر که گرفتار به باد است هنوز
میزند سنگ بر این پیر پریشان شده اش
شادم از شادی این طفل که شاد است هنوز
آخر و عاقبت عشق جنون است اگر
تشنه مردن لب این چشمه مراد است هنوز
پژمان صفری- منبع : اینترنت
دارنده ماه .و مشتق مجنون . ع.ر.گ ...برچسب : نویسنده : aigiino بازدید : 166