دارنده ماه .و مشتق مجنون . ع.ر.گ

, ...ادامه مطلب

جا مانده ام از من از اتفاقی های دنیای ی که وراونه است از حس خوبی که نمی دانم تصویر فردایی که وارونه است با لحظه هایم در سکوت و تب دراین جنون سرکش مسموم کابوس ها در بطن سهمی از رویای زیبایی که وارونه است مریم کرمی نگارش مطلب در دوشنبه بیست و دوم آبان ۱۳۹۶ساعت به قلم مشتق مجنون . علیرضا رضایی گورادل ع.ر.گ |, ...ادامه مطلب

دارنده ماه.آیگین و مشتق مجنون.ع.ر.گ برای خودمان می نویسم که تا آخر عمرمان مکتوب کنم تاریخ احساساتمان را دارنده ماه .آیگین . owner of the moon . صاحب القمر       دارنده ماه .آیگین . owner of the moon . صاحب القمر  نگارش مطلب در شنبه دهم تیر ۱۳۹۶ساعت به قلم مشتق مجنون . علیرضا رضایی گورادل ع.ر.گ | , ...ادامه مطلب

تا جایی که ترس از چیستی پیدا کنی . جایی که ندانی حقیقت محض چیست . جایی که از قرارداد خسته می شوی . هیچ بعدی برایت اهمیت ندارد . آنچه مهم است زمان است . تنها معیار حقیقی موجود . و گذر زمان هرگاه برایت با سرعتی باور نکردنی قابل درک بود ، آنجاست که میفهمی عاشق شدی . و عشق تکرار شدنی نیست . بلکه عشق تنه, ...ادامه مطلب

بنام خدا تقریبا در همه کتب اخلاقی و آموزش اخلاق انسانی ، از کتب مذهبی خشک گرفته تا مبانی فکری سکولاریسم افراطی ، اولین گام در رسیدن به اخلاق مناسب و نیک ، خود شناسی است . در واقع انسان زمانی میتواند ماسوای خود را بشناسد که خودش را شناخته باشد . در کتب مذهبی ، اولین گام خدا شناسی را خود شناسی معرفی میکنند کما اینکه مهم ترین رساله اخلاق ، معراج السعاده ،اثر ملا احمد نراقی نیز با خود شناسی آغاز می شود . نکته اینجاست که اگر بناست انسان ، اخلاق نیک داشته باشد و از طرفی خودش و ماسوای خودش را تجزیه و تحلیل کند و به شناختی کامل برسد ، نیازمند این است که هدفی والا,فلسفه ترس از خدا,فلسفه ترس از مرگ ...ادامه مطلب

گاهی درون سینه ی من تیر میکشد  دردی که از نگاه تو شمشیر میکشد  دردی که نشعه میکندم کور می شوم  در انتهای چشم تو منشور میشوم  نوری سپید از دل تو پر کشیده است رنگین کمان قلب مرا سر کشیده است مست و سیاه و عربده کش ، مست بی شعور احساس محض میبردم نقطه های کور یک دست جام باده و یک دست زلف تو  حسی عمیق و مستمر و عشق بی عبور  آنجا که انتهای تو را حدس میزنم  آنجا که انقلاب دلم انفجار نور  علیرضا رضایی گورادل ,انفجار نورمبرغ,انفجار نورنبرگ,انفجار نور,انفجار نور بود,انفجار نور در فتوشاپ,انفجار نور چیست,انفجار نوروز الحسكة,کتاب انفجار نور,ما انفجار نور بود ...ادامه مطلب

میترسم از تنها شدن در شب با یک پتوی گرم پر از تب پیچیده ام دور سرم اینبار شال تو را گم کرده ام انگار چشمت برایم تنگ شد خوابید گویا طناب دار را تابید دور سرم انداخت و دد شد یک روزه عابد بود و مرتد شد یک شنبه ها چشمت کلیساییست مخمور و مصلوب است و عیساییست در یک کنیسه پهلوی دیوار بیضا و شیرین است و موسی وار روزی دگر آوراز بوداییست پندار نیک است و اهوراییست   در کل اگر غم در دلم افتاد گاهی اگر سر می دهم فریاد گاهی اگر آشفته میخوانم گاهی اگر مجنون و حیرانم گاهی اگر در وصف تو کم بود الفاظ اشعاری که مبهم بود  باید بگویم ترس دارم من ترس از سکوت شوم اهریمن اهریمن فق,مثنوی ناتمام ...ادامه مطلب